الحکم لله

با یک سرباز وارد دادگاه می‌شود، با قبولی کفالت یک ساعت هم تحت نظر نبوده، تا وکیلش را می‌بیند از مصائب آن بازداشت یک ساعته و رفتار بد نگهبان کلانتری و اینکه قصد گرفتن حال سربازی به نام صفدری را دارد می‌گوید. شاکی سکوت کرده و تنهاست. آخر ماه است و قاضی مثل زنی حائض حال خوبی ندارد، استرس تکراری آمار ماهانه… پرونده به تحقیقات بیشتر نیاز دارد اما منفی شدن آمار برای قاضی عدلیه عذاب بیشتری دارد تا حکم بر خلاف حق و عدالت. از کسی توضیح نمی‌خواهد و ختم رسیدگی را بدون یک کلام، با اخذ امضای طرفین اعلام می‌کند. غروب نشده پیام ابلاغ رای می‌آید، متهم از خوشحالی فریاد می‌کشد. شاکی سکوت کرده است.

میلاد کاوه، بهار ۱۴۰۲